کانون نماهای زبان فارسی در نظریه صورت - نقش
thesis
- وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی
- author محمدرضا اروجی
- adviser محمد دبیرمقدم کوروش صفوی رضامراد صحرایی
- Number of pages: First 15 pages
- publication year 1391
abstract
همانطور که از عنوان این پایان نامه مشخص است، بررسی عناصری در جمله که کانون نما نام دارند، مد نظر بوده است. این عناصر یا صرفاً جهت برجستگی عناصر در بند بکار می روند و نقش دیگری ندارند و یا نقشهای دیگری نیز دارند ولی جهت برجستگی از آن نقش خود خالی شده و به عنوان کانون نما مورد استفاده قرار می گیرند. کانون نماها اگر از جمله حذف شوند، جمله از لحاظ دستوری و نحوی تغییری نمی کند ولی برجستگی مورد نظر گوینده از بین می رود. در پیکره ای متشکل از 10 فیلم نامه و 175 جمله، عناصر «که»، «دیگه»، «آخه»، «ها/ا»، «د» به عنوان کانون نما استخراج شده است. انتخاب این جملات به صورت غیر تصادفی است و با اتخاذ روش توصیفی- تحلیلی، داده ها مورد بررسی و تحلیل گرفته اند. این عناصر از چهار منظر مورد بررسی قرار خواهند گرفت: نوع سازه کانونی شده، نقش سازه کانونی شده، ساخت اطلاع معرفی شده توسط پرینس (اطلاع کهنه و نو از منظر کلام و شنونده) و جایگاه سازه کانونی شده (آیا کانونی سازی درجا صورت گرفته و یا سازه حرکت کرده است). بررسی کانون نماها هم از دیدگاه صورتگرایی و هم از دیدگاه نقشگرایی بررسی خواهد شد. کانون نمای «که» علاوه بر داشتن نقش نحوی مانند ضمیر موصولی، نشان دهنده تعلیل، نشان دهنده بند پیرو، نقش دیگری نیز دارد که از منظر صورتگرایی قابل بررسی نیست و نیاز است که آن را از منظر نقشگرایی مورد بررسی قرار دهیم. در نهایت با توجه به تعامل صورت و نقش در توجیه کانون نماها بخصوص کانون نمای «که»، این کانون نما از منظر نظریه صورت - نقش معرفی شده توسط دبیرمقدم (1388 [1369]) مورد بررسی قرار خواهد گرفت. این پایان نامه در 5 فصل تنظیم گردیده است: فصل (1) شامل مقدمه ای کوتاه است از کانون و کانون نمایی و همچنین سوالها و فرضیه های تحقیق و بیان مسئله است. فصل (2) به پیشینه تحقیق می پردازد. فصل (3) مبانی نظری تحقیق را مورد بررسی قرار می دهد. فصل (4) به تجزیه و تحلیل داده ها می پردازد و در نهایت فصل (5) نتیجه گیری و پیشنهادات نگارنده را به دست می دهد. از مهمترین نتایج به دست آمده این است که نظریه های نقشگرایی بهتر می توانند توجیه کننده کانون نماها باشند. همچنین موضوع حرکت مورد بررسی قرار می گیرد که با توجه به رفتار کانون نماها و درجا کانونی شدن سازه ها در زبان فارسی، هرگونه حرکت به ابتدای جمله به دلیل مبتداسازی است و نه کانونی سازی. از 122 مورد کانونی سازی با کانون نمای «که»، در 11 مورد سازه ی کانونی شده توسط این کانون نما به ابتدای جمله حرکت کرده است و در بقیه 111 مورد، کانونی سازی بصورت درجا بوده است. یعنی دلیل حرکت را می توان مبتداسازی از دیدگاه هلیدی دانست. در نهایت نگارنده نموداری شامل گره (های) کانون ارائه کرده است.
similar resources
تحلیل کاربرد نقش نماهای گفتمانی در داستانهای کودکان فارسی زبان
نقش نماهای گفتمانی عناصر زبانی هستند که نشانگر روابط متفاوت و پیوستگی میان واحدهای گفتاری می باشند. بیشتر پژوهشها درباره رشد این صورتهای زبانی، اغلب متمرکز بر مکالمات است تا داستان گویی، از این رو، پژوهش پیش رو به بررسی تأثیر سن و ابزار استخراج داستان گویی بر کاربرد نقش نماهای گفتمانی در کودکان پیش مدرسه ای پرداخته است. پانزده کودک تک زبانه طبیعی فارسی زبان، دختر و پسر، در این پژوهش شرکت داشته ...
full textنقش نماهای گفتمانهای استدلالی در زبان فارسی
درگفتمانهای استدلالی که از رایج ترین اشکال تعامل انسانی هستند، گوینده یا نویسنده سعی دارد از طریق دلیل و برهان شنونده یا خواننده را در مورد نظری یا درست و نادرست بودن چیزی یا انجام کاری متقاعد کند. نکته ای که اثبات می شود نتیجه نام دارد و دلایلی که برای اثبات آن به کار می روند، علت نامیده می شود. نقش نماها واحدهای زبانی در سطح گفتمان و از طبقات مختلف دستوری اند که برای پیوند اجزای مختلف گفتمان ...
15 صفحه اولزبان فرمولوارهای و نقش آن در آموزش زبان فارسی
این جستار پژوهشی است توصیفبنیاد که به معرفی، توصیف، و تحلیل عبارتهای فرمولوارهای و انواع اصلی آن در فارسی میپردازد. فرمولوارهها دو گونهی اصلی دارند؛ فرمولوارههای ثابت (پیشساخته) توالیهایی هستند که بهطور یکجا فراگرفته، بهطور یکجا ذخیره میشوند و بهطور یکجا بکار میروند. دیگری، فرمولوارههای زایا (نیمهپیشساخته) هستند که هم دارای عناصر ثابت و هم برخی جایگاههای تُهی هستند که توسط عناص...
full textنقش بازتحلیل در تغییرات صرفی زبان فارسی
زبانشناسان بازتحلیل را در مقام یکی از ساز و کارهای مهم تغییر زبانی طبقهبندی کردهاند. بازتحلیل میتواند موجب تغییرات صرفی و نحوی شود. در بعضی از تغییرات صرفی، سخنگویان ساختار تاریخی و اولیة کلمه یا کلماتی را نادیده میگیرند و برای آنها ساختار ثانویه و کاملاً متفاوتی قائل میشوند و از این راه ، کلمات یا تک واژهای جدیدی پا به عرصة وجود میگذارد. این بازتحلیل و تلقّیِ ثانویه، بیشتر حاصل ناآگاهی، کم...
full textواکداری و دمش در زبان فارسی براساس نظریه واجشناسی حنجرهای
در واجشناسی واکداری یا بیواکی از وجوه توصیفی آواهای زبان تلقی میشود. اما بر اساس نظریه حنجرهای ( laryngeal phonology ) ، مشخصه [واک] در همه زبانها و برای همه طبقات واجی جنبه واجی ندارد، بلکه واکداری میتواند در برخی زبانها صرفاًًً جنبه آوایی داشته باشد (ادزاردی و اوری 2001). این مقاله در پی تحلیل همخوانهای زبان فارسی در چارچوب این نظریه واجی است. نتیجه بررسی حاکی از آن است که زبان ف...
full textبررسی ساخت بند موصولی زبان فارسی بر مبنای نظریه نقش و ارجاع
این جستار در پی آن است که ساخت بند موصولی در زبان فارسی را بر اساس چارچوب نظریه نقش و ارجاع مورد بررسی قرار دهد. نظریه نقش و ارجاع نظریهای ساختاری- نقشی است که توجه خود را به تعامل میان نحو، معنیشناسی و کاربردشناسی در نظامهای دستوری زبانهای بشری معطوف میکند. هدف از نگارش این مقاله، از یک سو، تبیین ویژگیهای نحوی، معنایی و کاربردشناختی بندهای موصولیِ زبان فارسی در چارچوب نظریه نقش و ارجاع، و...
full textMy Resources
document type: thesis
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی
Keywords
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023